فراموش کردنت کار ساده ایه!کافیه دراز بکشم;

 

چشمامو ببندم و چند لحظه نفس نکشم!

 



تاريخ : دو شنبه 23 دی 1392 | 9:1 | نویسنده : شیطون بلا |

به اینکه راحت دروغ میگویی عادت کرده ام

 

ولی .... دلم میسوزه

 

وقتی برای اثبات دروغت ...

 

میگی ....

 

به جون تو که دوستت دارم !!!

 

%d8%a8%d8%ba%d8%b6-%d8%b1%d8%a7%d9%87-%da%af%d9%80%d9%80%d9%84%d9%88%db%8c%d9%85-%d8%b1%d8%a7-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%af%db%8c%d8%b1%d8%af-...png



تاريخ : دو شنبه 23 دی 1392 | 8:58 | نویسنده : شیطون بلا |
به چشمهایم هشدار داده ام ...


که اگر این بار که تو را می بینند


باز هم خیس شوند


دیگر رویم را از تو برنخواهم گرداند


که آبرویشان را بخرم...


تاريخ : دو شنبه 23 دی 1392 | 8:56 | نویسنده : شیطون بلا |

 

نگران نباش اگر


جوابــــــ خوبی هایتــــــــ بدی ستـــــ !!!


اشــــکـــــ پاداش کسیستـــــــ که


دستـــهایش نمکــــــــــ ندارند...!


تاريخ : دو شنبه 23 دی 1392 | 8:53 | نویسنده : شیطون بلا |

شاید برایت عجیب ست این همه آرامشم !

 


خودمانی بگویم ؛ به آخر که برسی ، دیگر فقط نگاه میکنی . . .

 

 



تاريخ : دو شنبه 23 دی 1392 | 8:47 | نویسنده : شیطون بلا |

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺘﻦ ﭼﺮﺍ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﯼ ؟

 

ﮔﻔﺘﻪ ﺁﺧﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﯿﻠﯿﭙﺲ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻣﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﻡ

 

///////////////////

 

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ دختره ﺑﺎ ﺁﺭﺍﯾﺶ

 

ﻭﺍﺳﻪ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﻗﻔﻞ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ گذاشته

 

ﺑﺪﻭﻥ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻗﻔﻠﺶ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺪﻩ !

 

////////////

 

مورد داشتیم خواهر برادر سر لوازم آرایش دعواشون شده

 

پسره دو روز رفته تو اتاق درو رو خودش بسته

 

//////////////////

 

مورد داشتیم نیروی هوایی به دختره گیر داده بود به خاطر کلبپسش

 

گویا توی امواج رادار و اطلاعات پارازیت ایجاد می کرده



تاريخ : یک شنبه 22 دی 1392 | 14:11 | نویسنده : شیطون بلا |
 

به امید روزی که متن تمام پیامک ها یک جمله باشد و آن : مهدی فاطمه آمد



تاريخ : شنبه 21 دی 1392 | 14:57 | نویسنده : شیطون بلا |
 

 

 

****************

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات

بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست

بهر فرج و ظهور مهدی صلوات



تاريخ : شنبه 21 دی 1392 | 14:54 | نویسنده : شیطون بلا |
هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشکر است
 
پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
 
با خبر باشــید ای چشم انتظاران ظهــــور
 
بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است
 

اللهم عجل لولیک الفرج

برای تعجیل در فرجش در این لحظات عزیز (شب) صلوات

 

****************

نهم ربیع الاول روز تجلی حاکمیت مستضعفان بر جهانو روز نوید دهنده ی شکست نمرودیان
 

و روز شادی شیعیان در تاجگذاری امام زمان(عج) مبارک باد . . .

 

 

****************

گوش دل را وا کنید آید ندا

بانگ هل من ناصرش از هر کجا

 

****************

هزار و صد و هفتاد پنج سال است که مهدی(عج) "امام” شده است،
 
و منتظر است که منتظرانش "به خود بیایند” تا او بیاید
.: عید تاجگذاری زیباترین، عادلترین، مهربانترین و تنهاترین شاه عالم مبارک باد
:.

 

****************

هجر تو ز درد و داغ دلگیرم کرد
 
اندوه غم زمان زمینگیرم کرد
 
گفتند که جمعه میرسی از کعبه
 
این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد
 


تاريخ : شنبه 21 دی 1392 | 14:48 | نویسنده : شیطون بلا |

خسته ام ا ز فريادهايي كه در گلويم خفه مانداز اشك هايي كه قاه قاه خنده شدآسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه

 

های دلت رادر بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی این روزها معنی را از زندگی حذف کرده ام برایم فرق نمی کند

 

روزهایم را چگونه قربانی کنم....!



تاريخ : جمعه 20 دی 1392 | 20:37 | نویسنده : شیطون بلا |

باز باران

 

بی ترانه

 

بی هوای عاشقانه

 

بی هوای عارفانه

 

درسکوت ظالمانه

 

خسته ازمکر زمانه

 

غافل از حتی رفاقت

 

هاله ای از عشق و نفرت

 

اشک هایی طبق عادت

 

قطره هایی بی طراوت

 

روی دوش آدمیت

 

میخورد بر بام خانه



تاريخ : پنج شنبه 19 دی 1392 | 22:32 | نویسنده : شیطون بلا |

دمش گرم....باران را میگویم به شانه ام زدوگفت:خسته شدی.....

 

امروزراتواستراحت کن,من به جایت میبارم

 

**********************

4توصیه برای بی معرفت ها:

 

1-

 

2-

 

3-

 

4-

 

دنبال چی میگردی,توکه آخر معرفتی.....

 

*****************

عطرهای خوب شیشه ی خالیشان هم بعداز سالها

 

بوی خوش میدهد مثل جای خالـــــی تـــــــــــو

********************

برایش مینویسم"دلتنگشم"میدانم که نمیداند

 

ولی میدانم که میخواند

*********************

بامداد کودکی ام مینویسم دوستت دارم

 

چون کودک هیچ وقت دروغ نمیگوید



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 19 دی 1392 | 22:24 | نویسنده : شیطون بلا |

 

 

ﻫـ ـﺮ ﺟـ ــﺎ ﮐـ ـﻪ ﻣـ ـﯽ ﺑﯿﻨـ ـﻢ ﻧﻮﺷﺘـ ــﻪ ﺍﺳـ ـﺖ :

 

” ﺧـ ـﻮﺍﺳـــ ـﺘــ ــﻦ ﺗﻮﺍﻧـ ــﺴـ ــﺘــ ـﻦ ﺍﺳـ ــﺖ ”

 

ﺁﺗــ ـﺶ ﻣـ ـﯽ ﮔﯿــ ــﺮﻡ !!

 

ﯾﻌﻨــ ـﯽ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﺳـ ـﺖ ﮐـ ـﻪ ﻧﺸـ ــﺪ ؟؟؟



تاريخ : چهار شنبه 18 دی 1392 | 22:43 | نویسنده : شیطون بلا |
یک شبی مجنون نمازش را شکست /


بی وضو در کوچه ی لیلا نشست /


گفت : یارب از چه خوارم کرده ای ؟ /


بر صلیب عشق دارم کرده ای ؟ /
 

مرد این بازیچه دیگر نیستم /


این تو و لیلای تو ، من نیستم /


گفت ای دیوانه ، لیلایت منم /


در رگت پنهان و پیدایت منم /


سال ها با جور لیلایت ساختی /

من کنارت بودم و نشناختی .
 


تاريخ : چهار شنبه 18 دی 1392 | 22:42 | نویسنده : شیطون بلا |

 

می گویند:

 

خوش به حالت!

 

از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی … !

 

نمی دانند بعضی دردها

 

کمر خم می کنند، نه ابـرو



تاريخ : چهار شنبه 18 دی 1392 | 22:37 | نویسنده : شیطون بلا |

معذرت می خوام ازت تو رو اذیت کردم
از گناهم بگذر من می خوام برگردم

معذرت می خوام ازت که تو رو رنجوندم

اگه احساسمو باز اشتباه فهموندم ، اشتباه فهموندم

همه دنیام تو آرزوهام تو تو نفس هام تو خاطره هام تو

روز و شبام تو وقتی تنهام تو همه حرفام تو

اون که می خوام تو اون که می خوام تو

هنوز قلبم پیشت هر جا که هستی هست

تب چشمات چشامو روی هستی بست

می خوام برگردم و بگم دوست دارم

ازت چشم برنمی دارم دیگه تنهات نمی ذارم

همه دنیام تو آرزوهام تو تو نفس هام تو خاطره هام تو

روز و شبام تو وقتی تنهام تو همه حرفام تو

اون که می خوام تو اون که می خوام تو

 


تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392 | 21:56 | نویسنده : شیطون بلا |
 



جیرجیرک به خرس گفت:دوستت دارم

خرس گفت:الان وقت خواب زمستانی است.باشد برای بعد

خرس خوابید اما

نمیدانست جیرجیرک فقط سه روز زنده است



سهمیه هوای من هم برای تو....

برای نفس نفس زدن در آغوش او لازمت می شود



تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392 | 21:55 | نویسنده : شیطون بلا |
 


با یک عالمه فاصله از خودم...

انتظار دارم به تو برسم...

از اول هم آرزوهایم محال بودند...

 



از سا ختـــــــار دنـــیــــــــا

 

اطلاع زیادی ندارمـــــــــ....

 

ولــــــی من هم دوســــت داشتـــــــــم

 

دنیـــــــــــای كســـــــی باشــــــــم...!!!♥♥♥



تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392 | 21:53 | نویسنده : شیطون بلا |
 

شــک نکــــن ...!

" آینــــده ای " خواهـــم ساخت که ,

" گذشتــــه ام " جلویــــش زانــو بزنــــد ...!

قـــرار نیـــســــت مــــن هــــم دلِ کس دیـــگری را بســــوزانم ...!

برعـــــکــــس کســــی را که وارد زندگیــــم میشــــود ,

آنـــقـــدر خوشبخت می کنــــم کـــــه ,

به هـــر روزی که جــای " او " نیـستـی به خودت "لعنـــت " بفـــرستـی


تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392 | 21:48 | نویسنده : شیطون بلا |

چــِـقــَـدر دآغـ بـــــــود ... ســَـر مـیـــــزِ شــــــآمــ بــــهـ یـــآدَتـــ مــــیــ اُفـتــــــَـــمــ !

بــُـغـضـــ مــــیــکــُــنــَـــمــ !

اَشــــــکــ دَر چــِــشـمـــــآنـــَـمــ حــَـلقــــهــ مــیـــزَنـــــَــد!

هــَـمـــــــهــ بــــآ تــعـــَـجــُــبـــ نــِـگــــآهــَمــ مــیـــ کــُـنــَـنــــــــد ...

لــَـبـخـــَـنـد مـیـــــزَنــــَــمــ و مـــیــ گــــــویـــَـــمـــ :

 

چــِــقـــَـدر دآغـــ بــــــــــود ...!!!



تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392 | 21:46 | نویسنده : شیطون بلا |
 
בر سرزمیـטּ مـטּ ڪـســے بوسـہ فرآنسوے بلـב نیست ...

اینجآ مثل آلمآטּ پل عشق نـבآرב ...

از گل رز ہـلنـבے ہـم خبرے نیست ...

اینجآ عشق یعنــے اینـڪــہ بخآطر چشم ہــآے בور و برت ،

معشوقت رآ فقط از پشت گوشــے بوسیـבه باشی !!!

 



تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392 | 21:38 | نویسنده : شیطون بلا |



تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392 | 21:35 | نویسنده : شیطون بلا |

وقتی دو عاشق از هم جدا میشن...

دیگه نمیتونن مثل قبل دوست باشن ...

چون بهقلب همدیگه زخم زدن ...

نمیتونن دشمن همدیگه باشن ...

چون زمانی عاشق بودن ...

 
تنها میتونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392 | 23:9 | نویسنده : شیطون بلا |

حالم بد است، حوصله‌ام روبه‌راه نیست

یک عمر با خیال تو بودن صلاح نیست

دارد کلافه می‌شود از دست هر چه «تو»ست

 شاعر؛ که گاه فکر دلش هست و گاه نیست

باید که کوه بار غمم را به دوش خود ...

فکر تنت برای تنم جان‌پناه نیست

این خوشه‌های وحشی انگور در رگم

می‌جوشد آن‌چنان که بفهمم گناه نیست -

این دختری که مرتکبش می‌شوم هنوز

این دختری که فعل مرا پا به ماه نیست

از بس که در تفأل من مریمی نبود

 هی فکر می‌کنم که خدا هم گواه نیست -

من عاشقم و در تنم انگار جاری است

یک مشت شب که حال و هوایش سیاه نیست

مریم! نگات وزن تنم را به هم زده

با من برقص، وزن تو که اشتباه نیست؛
**
مریم! برقص، قافیه‌ها را به هم بریز

این شعر مست بی سر و پا را به هم بریز

من را خلاف قصه‌ی تاریخ زنده کن

در این سکانس نقش خدا را به هم بریز

باید دوباره از شب اول شروع کرد

تقدیر را بکوب و قضا را به هم بریز

بی تو غزل نمی‌شود این شعر لعنتی

در آن برقص! قافیه‌ها را به هم بریز ...

**
دارم برای زن شدنت نقشه می‌کشم

ای مریمی که زن شدنت هم صلاح نیست!

گم می‌شوی درون من و ... من درون تو ...

گم می‌شوم درون تو ... این‌ها گناه نیست!

حالا بخواب مادر انجیل‌های من

با این پسر بکارت تو افتضاح نیست!!

مریم! زمین به دور سرم چرخ می خورد

حالم بد است ... حوصله‌ام روبه‌راه نیست ...



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392 | 23:0 | نویسنده : شیطون بلا |

دروغ گفتن را نیز، خوب یاد گرفته ام...
"حال من خوب است" ... خوب خوب...!

*ماندن به پای کسی که دوستش داری
قشنگ ترین اسارت زندگی است !

من اگه خدا بودم ...
یه بار دیگه تموم بنده هام رو میشمردم
ببینم که یه وقت یکیشون تنها نمونده باشه ...
و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!!



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392 | 22:53 | نویسنده : شیطون بلا |

مورد داشتیم دختزه ﻓﺮﻡ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭘﺮ ﮐﺮﺩﻩ به این ترتیب…
ﻧﺎﻡ :شراره
ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ :جلالی
ﻓﺮﺯﻧﺪ :ﺳﻮﻡ!!!
اﯾﻦ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﻗﺒﻮل شده

::
::
مورد داشتیم اسم باباشو تو گوشیش”کجاییییییییی”ذخیره کرده!!!

::
::
مورد داشتیم پشت کامیون نوشته بود :
رفیق بی کلیپس ، مادر

::
::
مورد داشتیم دختره توی اتاقش درو میبسته صدای آهنگشو زیاد میکرده تا بوی سیگارش بیرون نره…!



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392 | 20:36 | نویسنده : شیطون بلا |

ﺩﺭ ﻗﻠــــــــــــﺐ ﮐﻮﭼﮑـم

فـﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾــــــــــــﯽ ﻣﯿﮑـنی

ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﺎﺋﺐ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﺍﯼ

ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﻟﺬﺗــــــــــــــــﯽ ﺩﺍﺭﺩ

بـﻬﺘﺮﯾﻦ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷــــــــــﺘﻦ !

.

.

.

بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است

دلم میخواهد

حسادت کنم

به خودم....
 



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392 | 7:52 | نویسنده : شیطون بلا |

میدونی بهشت کجاست؟
یه فضای چند وجب در چند وجب
بین بازوهای کسی که دوستش داری
.
.
.
هرموقع دل دختری رو شکستی و اشکشو در آوردی...
قبل اینکه بگی چقد ساده و احمق بود...
یبار زیر لب به خودت بگو:
"مـــن چـــقـــد پـــســــت و آشــــغــــالــــم"
اینجوری خودت که هیچ ولی شاید "وجـــدانــــت"تونست آروم بگیره....

.
.
.
حوالی رویاهایم که قدم میزنم میبینم خیابان را

با بوی باران دوست دارم

و خودم را با بوی تو…



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392 | 7:48 | نویسنده : شیطون بلا |

بعضی‌ آدمها...
با چشاشون گریه نمیکنن،
پا میشن،
یه سیگار بر میدارن،
و می‌رن تو بالکن...
.
.
.
زندگی سرشار از لحظه های نابی است که بی خیال از کنارشان می گذریم
جام زندگی پر از جرعه های شهد با هم بودن است
نگذاریم عادت هاله ای باشد برای رنگ باختن این همه فرصت و عشق
.
.
.
از تــــو چه پنهان ،
گاهی آنقدر خواستنی می شوی
که شروع می کنم
به شمارش تــک تــک ثانیه ها
برای یک بار دیگر رسیدن ،
به تـــــــــــو …



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392 | 7:44 | نویسنده : شیطون بلا |

مات شُدم

هیچ میزِ شَطرَنجی هَم در میان نَبود!

این وَسَط فَقط یک دِل بود

.
.
.
” سکوت “

خطرناکتر از حرفهای نیشدار است

کسی که سکوت میکند،

روزی

” سرنوشت “

حرفهایش را به شما خواهد گفت



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392 | 7:37 | نویسنده : شیطون بلا |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد
.: Weblog Themes By BlackSkin :.